سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیگر نفس نمانده در این نای سوخته

دیگر نفس نمانده در این نای سوخته
جز این طنین خسته و آوای سوخته

مثل همیشه حسرت و دل کندن و غم است
تقدیر نانوشته ی دل های سوخته

با هر غزل به شوق تو تا صبح می دوم
در امتداد قافیه با پای سوخته

عمری است عاشقت شده این مرد بی قرار
این مرد زخم خورده ی شیدای سوخته

از این به بعد وقت صدا کردنم بگو
آقا سلام، با تو ام آقای سوخته

محمد عابدینی