سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در گلو بغض خسته ای دارم هستم از این همه ستم شاکی

در گلو بغضِ خسته‌ای دارم، هستم از این همه ستم شاکی
جانِ شیعه رسیده بر لب‌ها، از غم و رنجِ شیخ زکزاکی

روسفیدی در این جهانِ سیاه، ایستادی به پای باورِ خود
مردِ میدانِ کارزار و جهاد، عالِمِ انقلابی و خاکی

مدّعی تا دلت بخواهد هست، یاوه و حرفِ مفت بسیار است:
شیخ‌ِ برجام و سازش و تسلیم، شیخ‌ِ تحقیر و خشم و هتّاکی

شیخِ مظلومِ شعرِ من امّا، مردِ عزم و اراده و عمل است
شش پسر داده پیش از این... یعنی، از شهادت ندارد او باکی

این نفس‌های آخرینت را، نذرِ کردی برای آخرتت
جای تو آسمانِ قربِ خداست، بال بگشا! تو مرغِ افلاکی

محمّد عابدینی