سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وقتی میان عقل و دلم جنگ می شود

وقتی میان عقل و دلم جنگ می شود
یعنی کسی برای تو دلتنگ می شود

هر شب میان خاطره هایت قرار ماست
با منشی ات همیشه هماهنگ می شود

از عشق تو غزل به غزل آه می کشم
اما دلت قدم به قدم سنگ می شود

راهی نبود بین من و تو قدیم ها
این روز ها ولی دو سه فرسنگ می شود

صد بار قصد ترک تو کردم دوباره باز
کارم به چشم و زلف و لبت لنگ می شود

وقتی که عطر ناب تو می آید از غزل
بین ردیف و قافیه ها جنگ می شود

آن قدر مسکر است هوایت که هر کسی
یک بیت از تو می شنود منگ می شود

در آسمان عشق تو رنگین کمان شعر
هر مصرعش مسافر یک رنگ می شود

هر کس که عاشق تو نشد خونبهای عشق
چون لکه ای بـه دامنش از ننگ می شود

محمد عابدینی

نه مثل عاشق بودن سرمایه داران

نه مثل عاشق بودنِ سرمایه داران
می خواهمت... ارزان و ساده... زیرِ باران

من مرغِ عشقت بوده ام... من را نمودی
با شعله های عشق خود چون مرغِ بریان

در کوه هایی چون لیانشامپو هنوزم
دارد به عشقت می زند شمشیر لینچان

یک عمر بازی داده ای من را به نرمی
ای قهرمانِ حُقّه... ای استادِ چاخان

کاری که تو با قلبِ مجنونم نمودی
با انقلاب ما همان را کرد ریگان

با وعده های پوچِ خود پیچم نمودی
این بود رسمِ معرفت؟... این بود احسان؟

باور نکن حرف رقیبان را... حسودند
من عاشقت هستم به جانِ تو... به قرآن

محمد عابدینی

ما حوزویان طلایه داریم

ما حوزویان طلایه داریم
از وضع جهان گلایه داریم

یک دست رسائل و مکاسب
در دست دگر کفایه داریم

در حوزه به جای واحد و ترم
ما رتبه و سطح و پایه داریم

درس علما شفاء و اسفار
ما مبتدیان بدایه داریم

در این قفسه کتاب منطق
در آن قفسه هدایه داریم

چون آخر علم و عقل هستیم
در سال نهم نهایه داریم

هم مثل چراغ می درخشیم
هم بر سر خلق سایه داریم

ما را نتوان شناخت هرگز
ما سیصد و شصت لایه داریم

محمد عابدینی


کرده ای با غم خود پشت مرا چون پل خم

کرده ای با غم خود پشت مرا چون پل خم
و به من لطف نمودی و عطا کردی غم

چشم من چشمه ی موج است وگرنه اطلس
برکه ای بود که با اشک فراقت شد یم

نوسان دلم از جنبش سرخ لب توست
می پرد کنتورم از برق نگاهت هر دم

گر چه خورشید مرا از دل صبحم بردی
سائل رند شب جمعه ی چشمان توام

نه فقط من به لبم داغ گناهت مانده
لب خسرو لب فرهاد لب مجنون هم

شهر آباد دلم هر چه مقاوم باشد
می شود بر اثر زلزله ی یادت بم

شعرم آشفته و گنگ است خودم می دانم
اسب وحشی غزل کرده ز مضمون تو رم

محمد عابدینی